اصلی ترین قطب هر تلفن هوشمند یا تبلتی، صفحه نمایش لمسی آن است که علاوه
بر افزایش سهولت کار با دستگاه و کاربردیتر نمودن آن نسبت به گذشته، لذت
کار با آن را نیز دو چندان کرده است. با معرفی ویندوز 8،
لپ تاپ های هیبریدی نیز با صفحات لمسی، پا بر عرصه رقابت نهادند. اما آیا
تهیهی یک کامپیوتر شخصی با نمایشگر لمسی، واقعا کاری معقول است؟
متنی که در ادامه مطلب مطالعه خواهید کرد، توصیف تجربه کاربری و نتیجه بررسی یکی از نویسندگان کارکشته حوزه فناوری از وب سایت سینت است که حاوی نکات ارزشمندی است:
همین چند وقت پیش بود که تصمیم گرفتم یک اولترابوک IdeaPad U310 لنوو را خریداری کنم تا برای یک بار هم که شده، تجربه ای در کار با دستگاهی مبتنی بر ویندوز، آن هم به همراه نمایشگری لمسی را کسب کنم. لمس پذیر بودن صفحه نمایش آن، چندان هم برایم حائز اهمیت نبود ولی وسوسه نام ویندوز 8 بود که مرا به این کار ترغیب میکرد. همان جا بود که به من ثابت شد، تجربه کاربری ویندوز با استفاده از موس و کیبرد، واقعا چقدر وحشتناک بوده و قابلیت های لمسی ویندوز جدید، چه نعمتی هستند. اختلاف قیمت 50 دلاری آن با مدل فاقد نمایشگر لمسی نیز، گواهی دیگر بر درستی انتخابم بود.
اما تنها دو هفته، کار واقعی با دستگاه لازم بود تا نظرم 180 درجه تغییر کند! حالا اگر نظر من را بخواهید، میگویم نمایشگر لمسی هیچ چیزی به ارزش کامپیوتر شخصیتان اضافه نخواهد کرد!
البته اگر بخواهم منصف باشم، نمیتوان کاربردی بودن صفحه استارت بینظیر و محیط کاربری زیبای مترو برای برخی کاربران را نادیده گرفت. حرکت دادن انگشتان از بالا به پایین و از چپ به راست و جا به جایی میان منوهای گوناگون و سوییچ کردن میان برنامه ها، گاهی واقعا به درد میخورد.
اما مشکل اصلی، برنامه ها هستند. برنامه هایی که یا اصلا برای محیط مترو بهینه سازی نشدهاند، یا عمل تبدیل آن ها به درستی صورت نگرفته است. تجربه کار با آفیس، استیم، آیتونز و اکروبات ریدر ادوبی، واقعا از یک تجربه کارآمد لمسی مانند آن چه که در یک تبلت مشاهده میشود، فاصلهی زیادی دارد. دلیل آن، عدم هماهنگی کامل با رابط لمسی و پاسخ گویی نا مناسب آن ها به اعمال لمسی است که باعث افت کارایی شما میشود.
در حقیقت، رابط مترو و برنامه هایی که برایش ارائه شده، بیشتر جنبه سرگرمی و مصرف گرایی دارد و برای انجام کارهای جدی تری چون امور اداری، کار با ابزار های گرافیکی و ... هنوز ناگزیرید به محیط دسکتاپ بروید و این هم تنها یک معنی دارد: رابط لمسی را فراموش کن!
معضل دیگری که باید با آن دست و پنجه نرم کنید، مسئله باتری دستگاه هست. بنا به تجربه شخصی بر این امر که استفاده از نمایشگرهای لمسی عمر باتری را کاهش میدهد، ایمان دارم. لنوو قول داده که اولترابوکی که خریده ام ، تا 5 ساعت دوام بیاورد، اما نتایجی که در استفاده روزانه حاصل شد، چیزی بیش از 3 ساعت نبود. در نهایت با غیر فعال کردن قابلیت سوییچ میان حافظه های SSD و HDD و استفاده دائمی از اس اس دی، توانستم به رکورد 4 ساعت برسم که باز هم بسیار ناامید کننده است. کار به آن جا کشید که تصمیم گرفتم برای آزمایش فرضیهام که شده، قابلیت لمسی نمایشگر را غیرفعال کنم، اما در کمال تاسف این امکان را نیافتم.
این امر که خریداری یک اولترابوک هیبریدی یا یک صفحه نمایش لمسی برای کامپیوتر شخصیتان، میتواند لذت استفاده از آن را دو چندان کند غیرقابل انکار است. اما آیا لذت صرف، ارزش هزینه ای که میکنید را دارد؟ بسیاری از نرم افزار های پرکاربرد و مهم در امور اداری، طراحی، حسابداری و ...، هنوز برای رابط مترو بهینه سازی نشدهاند و چه قبول کنید چه نه، تجربه کاربری آن ها بر روی یک صفحه نمایش لمسی اصلا دلچسب نخواهد بود.
پس اگر اختلاف قیمت بین کامپیوتر لمسی با معادل غیرلمسی آن معقول باشد در انتخاب آن شک نکنید، چون حتی اگر هر از چند گاهی نیز از آن استفاده کنید باز هم ارزشاش را دارد. اما اگر قرار است تنها از محیط دسکتاپ استفاده کنید، صفحه لمسی را فراموش کنید!