عینک گوگل ترشح
هورمونهای محرک را در مغز خورههای فناوری زیاد کرده و بسیاری در تب و
تاب استفادهی حداقل آزمایشی از آن میسوزند. نمونههای اولیهی این گجت
پوشیدنی تاکنون به دست بیش از 1000 «کاوشگر عینک گوگل» رسیده و قرار است
این ابزار نوآورانه تا سال آینده به بازار عرضه شود. در حالی که برخی چنین
ابزارهایی را بی شک گام آتی در دنیای فناوری میدانند؛ بعضی نیز معتقدند
که ارتباطی چنان تنگاتنگ با شبکه جهانی اینترنت میتواند هولناک باشد. در
ادامه بعضی نقطه نظرات پیرامون عینک گوگل را از نظر میگذرانیم.
دان مک لاگلین، مهندس برجستهی نرمافزار، Agilent
من نخستین کسی در منطقهی ساحل غربی بودم که این عینک به دستم رسید. به سرعت بستهبندیاش را باز کرده و چند هفتهای آن را بر روی سرم قرار دادم. از اینکه جنبههای گوناگونی از این عینک را باید میآموختم به کل شگفت زده شدم؛ تازه هنوز موارد بسیار دیگر باقی مانده بود.
آنچه که در وهلهی نخست به ذهن خطور میکند این است که پیش زمینهی ذهنی که پیرامون این عینک داشتهایم را باید به طور کامل کنار بگذاریم؛ این عینکی متفاوت است و استفاده از کلمهی «جدید» معنای کامل و جامعی به همراه ندارد. به عنوان یک توسعهدهنده به این موضوع فکر میکنم که چطور میتوانم برنامههای کاربردی برای این بستر تهیه کنم، به خصوص اینکه عینک مزبور نوع تازهای از دسترسی را برای کاربر خود به ارمغان میآورد. از نظر شخصی، هرگز ندیده بودم محصولی نیامده، اینقدر علاقهمند داشته باشد؛ شاید به این دلیل است که عینک گوگل توانسته حس کنجکاوی مردم را به خود جلب نماید.
نظراتم بیشتر از جنبههای فنی آن است. من این عینک را بر سرم گذاشتم و در بخشی از برنامهی «مرورگر عینک» که هنوز در خارج از این محیط عرضه نشده به گشت و گذار پرداختم. به عنوان یک عکاس آماتور، کار کردن با آن برایم دشوار نبود و برعکس حس بهتری داشتم. حتی میتوانم «این دوربین را بهترین دوربین پوشیدنی» بنامم چرا که دیگر نیازی نیست دست در جیب کرده و با بلند کردن گوشی و پیدا کردن برنامهی عکاسی به عکسبرداری بپردازم، چرا که این عینک همهی این کارها را به طور یکپارچه انجام میدهد.
در اغلب اوقات کاربر میتواند بدون حواسپرتی از زمان جاری اطلاع داشته باشد. از طرف دیگر دسترسی به صندوق پست الکترونیکی به طور وحشتناکی ساده شده است به خصوص اگر بخواهید این تجربه را با چک کردن ایمیل پشت رایانهی رومیزی ذغالیمان مقایسه کنیم!
هنوز در حال بررسی و یادگیری جنبههای گوناگون این عینک هستم. برای نمونه بر روی رایانه برنامهی مخصوص مدیریت امور و وظایف روزانه را دارم، آیا میتوانم چنین برنامهای برای عینک گوگل بنویسم؟ یا در محل کار که به همکارانم در رفع مشکلات کمک میکنم و باید هر دو دستم آزاد باشند، یا میتوان از این عینک برای تماس با اقوام و و دوستانی که در فواصل دوری زندگی میکنند بهره ببرم؟ آیا میتوانم به نحوی ارتباطم را با آنها نزدیکتر کنم؟ در مجموع نمیدانم که آخر و عاقبت این عینک چه میشود، اما به هر روی دلم روشن است و میدانم که جذابیتهای بالایش راهگشا خواهد بود.
مالرک کائلین، ویراستار ارشد، CBS Interactive
قرار است که عینک گوگل تا اواخر سال 2013 به قفسه فروشگاهها راه پیدا کند، اما هنوز پیرامون مفهوم کلی آن مطمئن نیستم.
چرا که اغلب افرادی که نسبت به این عینک ابراز تمایل کردهاند، از گیکهای فناوری، به خصوص ابزاری همراه بودهاند؛ کسانی که باید حتماً تمامی پیامک و یا نامههای پست الکترونیکی خود را به سرعت بررسی کرده و پاسخ دهند و عینک گوگل مسلماً هدیهای الهی برای آنها خواهد بود. به خصوص قابلیت تغذیهی اجباری که میتوان بدون دست کردن در جیب مبارک و برداشتن تلفن، به موارد دلخواه دسترسی داشته باشیم.
خوشبختانه، حداقل تاکنون این دسته از افراد تنها بخش کوچکی از جامعه را تشکیل میدادند. از نقطه نظر شخصی، عینک گوگل شباهت زیادی به جریمهی رانندگی دارد؛ به خصوص این جنبه از آن که ترس افراد را به جرم کاسته و آنها را گستاختر میکند. منظورم را میفهمید؛ کسانی که پس از جریمه شدن دیگر هیچ ابایی از رعایت قوانین ندارند. حال افرادی را در نظر بگیرید که چون مبلغ زیادی از بابت این گجت عجیب و غریب پرداخت کردهاند، راه میافتند در خیابانها و همچون دیوانگان با خود حرف میزنند. و حالا به همت عینک گوگل، این اقلیت زامبیها، بیدار شده و یکدیگر را پیدا کردهاند.
عینکهای واقعیت افزوده راهکاری بسیار کامل برای افرادی است که میکوشند از تعاملات حقیقی برای اجتناب از برخورد با افراد عادی نظیر من و شما بهره ببرند. البته هستند کاربرانی که ابزارهای واقعیت افزوده را دوست دارند. مسلماً آنها در آیندهای نزدیک از این عینک استفاده خواهند کرد؛ هر چند که نمیتوان انتظار داشت همه مردم، چنین عینکی را به سر کنند!
نیک پیکلز، مدیر گروه کمپین حریم خصوصی از Big Brother Watch
همچون هر سرویس آنلاین دیگری، گجت جالب گوگل، تلنگری بود که همهی ما خود را به عنوان مشتریان گوگل نگاه کنیم، به خصوص که در واقعیت ما – یا بهتر است بگوییم دادههای توصیفگر ما – محصولات گوگل هستند. بازاریابان همان مشتری سازمانی گوگل که رقمی در حدود 96 درصد از درآمد گوگل را ایجاد میکنند، خریدار اطلاعات ما هستند.
حال که مردم انتخاب خود را انجام میدهند و عینک گوگل را بر سر میگذارند، شاید کسی از خود بپرسد که این عینک چه دارد که این همه طرفدار برای خود دست و پا کرده؟ بیایید تصور کنیم حتی برای چند دقیقه هم که شده تحت تأثیر اطلاعاتی که این عینک به شما میدهد، نیستیم.
چنین عینکی دوربینهای مدار بسته را به سخره خواهد کشید. چرا که این عینک میتواند تمام مدت به اینترنت متصل باشد و اطلاعات و دادهها را به کاربر خود ارائه نماید. و نه تنها این اطلاعات را از جایی خاص از ساختمان ارائه نمیکند، بلکه همه چیز را از میان زندگی روزمره بیرون میکشد. و فردی که در کنار شماست، دیگر یک رهگذر عادی نیست بلکه به نمایندهی برادر بزرگتر، گوگل بدل شده!
آنها چه میبینند؟ گوگل همه چیز را میبیند، ذخیره میکند و پس از آن، کسی چه میداند؟ تحلیل و چهرهخوانی همهی افراد؟ تصویر شما که بر روی بیلبوردها میافتد؟ در حقیقت این پرسش را میتوان چالشی در سطح علمی و دانشگاهی دانست. و اگر حداقل یک نفر بخواهد چنین ابزاری را خریده و بر سر بگذارد و همه جا در شهر راه بیفتد، آنگاه باید این پرسش را از خود بپرسیم که غایتالامر چه میشود؟ آیا آن تصویر دلهرهبار از اینده واقعیت مییابد؟ آیا 1984 جرج اورول در راه است؟
پرفسور تاد ای. استارنر، پلیتکنیک جورجیا
در 20 سال گذشته به عنوان یک مشاور اطلاعاتی، همیشه رایانهای را به همراه نمایشگرش با خود داشتهام. تیم تحقیقاتی من، گروههایی از کاربران را جمع کرده بودند که به آن «لابراتوار زنده» میگفتیم و میتوانستیم مزایای بالقوه و جنبههای اجتماعی این ابزارها را در آنها به سادگی بررسی کنیم.
ما دریافتیم نمایشگری که از رابط گرافیکی شکیلی داشته باشد، میتواند به خوبی توجه کاربران را نسبت به دنیای پیرامونی جلب کند؛ موضوعی که جذابیتی به مراتب بیشتر از نمایشگرهای لپتاپ یا گوشی هوشمند خواهد داشت. به خصوص وقتی که زمان دسترسیمان کمتر از 2 ثانیه میشود، میتوانیم فاصلهی بین تصمیمگیری و عمل را به حداقل برسانیم و در نهایت به اطلاعات مفید در حوزههای گوناگون دسترسی داشته باشیم. چنین ابزارهای پوشیدنی میتوانند به طور موثری چشم، گوش، صدا و ذهن کاربر را تقویت نمایند. از این گذشته، رابطی که دارای طراحی مناسب باشد میتواند آرامش را به کاربر خود ارائه نموده و او را از تشویش فکری رهایی بخشد.
نیکلاس نگروپونته در «دیجیتال شوید» پیشتر گفته بود که چنین فناوریهایی تکوین یافته و به «یک پیشخدمت دیجیتال بدل خواهد شد... [که] میتواند مخاطب را تشخیص داده و هر وقت که صلاح بداند حواس شما را به هم بریزد، شاید حتی از طرف شما یک خالی کوچک هم ببندد. چنین کسی وقتشناس است و فرصتها را در مییابد و به خصیصههای ذاتی احترام میگذارد.
در آینده، فناوریهای پوشیدنی میتوانند بیش از قبل مدیریت امور زندگی را برایمان سادهتر کنند، و با مدد حسگرهای بدنی ما را از وضعیت جسمانیمان با خبر نگاه دارند، ذهن ما را بیفزاید و به ما اجازه دهد تا از زیرساخت رایانههای رومیزی استقلال یابیم و از محدودیتهای فعلی رها شویم.
نظر شما در مورد عینک گوگل چیست؟